سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
بی آن که دیده بیند ،
بی آن که دیده بیند ،
در باغ
احساس می توان کرد
در طرح پیچ پیچ مخالفسرای باد
یأس موقرانه برگی که
بی شتاب
برخاک می نشیند.

بر شیشه های پنجره
آشوب شبنم است .
ره بر نگاه نیست
تا با درون در آئی و در خویش بنگری .
با آفتاب و آتش
دیگر
گرمی و نور نیست ،
تا هیمه خاک سرد بکاوی
در
رؤیای اخگری

این
فصل دیگری ست
که سرمایش
از درون
درک صریح زیبایی را
پیچیده می کند .
یادش به خیر پائیز
با آن
توفان رنگ و رنگ
که بر پا
در دیده می کند !
 
هم برقرار منقل ارزیز آفتاب
خاموش نیست کوره
چو دیسال :
خاموش
خودم
منم!
مطلب از این قراراست :
چیزی فسرده است و نمی سوزد
امسال
در سینه
در تنم
!



| [ کلمات کلیدی ] :
نویسنده : متین ابراهیمی
زمان : 11:19 عصر